افراد مبتلا به اختلال اضطراب عمومی اغلب روابط اجتماعی خود با خانواده، دوستان و همکاران را در راس فهرست نگرانیهای خود قرار میدهند اما اغلب روشهای منفی که برای مقابله با این نگرانیهای خود بکار میگیرند مخرب هستند
کشور ایران به دلیل همسایگی با بزرگترین تولیدکننده
مواد مخدر دنیا یعنی کشور افغانستان و همچنین به دلیل اینکه هرم سنی جمعیت
جوان است، در معرض تهدید خطر سوءمصرف مواد قرار دارد. آگاهی والدین
میتواند از شدت عوامل مخاطرهآمیز کاسته و حفاظت و صیانت از فرزندان را
افزایش دهد...
● چرا به سمت مواد میروند؟
در گرایش نوجوانان و
جوانان به سمت سوءمصرف مواد مخدر، علل و عوامل گوناگونی نقش دارند که شامل
علل شخصیتی روانی، علل اجتماعی، علل خانوادگی و... است.
در مورد علل
شخصیتی روانی میتوان به محرومیتها و ناکامیها، عقدههای سرکوبشده فرد،
هیجان در نوجوانی، کنجکاوی و... اشاره کرد. از علل فردی و اجتماعی میتوان
به دوستان ناسالم، نداشتن مقبولیت اجتماعی، در دسترس بودن مواد، محله
ناسالم و وجود خردهفروشان اشاره کرد.
از عوامل خانوادگی نیز که
زمینهساز اعتیاد فرزندان است، میتوان به اعتیاد یکی از اعضای خانواده،
سکونت در محله یا منطقهای که به مواد مخدر آلوده است، پایین بودن اعتقادات
مذهبی، طلاق والدین، مصرف تفننی در خانوادههایی که با هم در رفت و آمد
هستند، اشاره کرد.
● اما چهطور میتوان زمینهای را فراهم کرد تا دانشآموزان به این سمت و سو نروند؟
بیش از هر چیزی ارتباط صمیمانه اعضای خانواده با یکدیگر است که میتواند سد محکمی در مقابل کشش به سوی مواد مخدر باشد.
قدم
بعدی گوش دادن فعال به صحبتهای فرزندان است. شما میتوانید با این کار
نیاز او را به ارتباط با افراد بزرگتر که شناسایی از آنها ندارند، کم
کنید.
پرورش اعتقادات مذهبی فرزندان، ارایه اطلاعات و آموزش به فرزندان
در مقابل هرگونه تشویق و اصرار همسالان به انجام اعمال خلاف و مصرف مواد،
آگاهی دادن خانوادهها به فرزندانشان در مسیر مدرسه، ارتباط والدین مدرسه
با یکدیگر و صحبت در مورد مسایل روزمره فرزندانشان، تبادل اطلاعات والدین
با یکدیگر در خصوص چگونگی نگرشها و رفتارهای فرزندان، ارتباط موثر والدین
با کادر مدرسه، کسب اطلاعات کافی والدین در مورد اشکال، عوارض و پیامدهای
انواع مواد مخدر، مراقبت از رفت و آمدهای فرزندان خود تقویت عزت نفس
فرزندان، میتواند به شما در دستیابی به زندگی سالم برای خود و فرزندانتان
کمک کند.
اغلب والدین از آگاهی و شناخت کافی درباره نحوه رفتار
صحیح با فرزندانشان برخوردار نیستند که خود باعث بروز مشکلاتی در خانواده
می شود.
فرزندان ما در دوران زندگی خود مراحل مختلف را طی می کنند و در
هر مرحله نیازهای تربیتی ویژه ای دارند. از اینرو بایستی با مراحل دوران
زندگی آشنا شده و از نکات تربیتی ویژه آن دوران استفاده کنیم.
دوره بلوغ مهمترین فصل زندگی هر انسانی است.
دوره
نوجوانی دوره ای است که در آن دختران و پسران از لحاظ شناخت عاطفی، هیجانی
اجتماعی و جهانی از کودکی به سوی بزرگسالی حرکت می کنند بعبارتی این دوره
شکوفا شدن توانمندیهاست و دوره سازندگی هر فرد است.
دوره بلوغ با
تغییرات هورمونی بدن همراه است که گاه موجب بروز اشتباهات و پرخاشگری، رشد
سریع بدن و سرپیچی ها می شود. نوجوان خود را تافته جدا بافته ای دانسته و
انجام هر عمل را فقط حق مسلم خود می داند و به نظر دیگران اهمیتی نمی دهد.
در این دوران نوجوان احساس ناامنی می کند و بدنبال یک تصویر جدید از خود می
گردد بخصوص ایجاد تغییرات بدنی در او این فکر را تشدید می کند، بیشتر
نوجوانان بصورت انتزاعی فکر می کنند و درباره تمامی زمینه ها می اندیشند
همچون مذهب- اجتماع- اخلاقیات- صداقت وغیره.
بنابراین لازم است تا خانواده در سن بلوغ با فرزندان خود دوست و مهربان باشند و با ملایمت رفتار نمایند.
دشواریها
و پیچیدگی تربیت فرزند در دوره نوجوانی بیش از هر دوره دیگر است و بسیاری
از مشکلات اخلاقی و رفتاری نوجوان ریشه در برخوردهای نامناسب پدران و
مادران و مربیان دارد از آنجا که شخصیت فرزندان در خانواده شکل می گیرد هر
قدر افراد خانواده به فرزندان احترام بگذارند سبب می شود تا آنها نسبت به
والدین اطمینان و اعتماد بیشتری پیدا کنند. یکی از چیزهایی که به فرزندان
بخصوص در دوره نوجوانی شخصیت می دهد مشورت کردن با آنان در مسائل خانه است
این کار باعث می شود که آنان احساس وجود کنند و در نتیجه با والدین بیشتر
احساس دوستی کرده و آنچه در دل دارند با آنان در میان بگذارند.
ایجاد
رابطه صمیمانه با نوجوانان باعث می شود که بسیاری از نیازهای فرزند در محیط
خانواده برآورده شود و نوجوان دچار کمبود محبت نشود و خانه به پناهگاه
عاطفی و امن برای نوجوان تبدیل شود و بدین ترتیب او در این پناهگاه احساس
امنیت کرده و آرام می گیرد و بدنبال پناهگاه دیگری نمی گردد.
نبود
ارتباط دوستی های خطرناک را به دنبال دارد ؛ بخصوص در دختران که موجب
ارتباط با جنس مخالف شده که به علت برخوردار نبودن نوجوان از پختگی لازم به
راحتی طعمه حوادث می شود.
استقلال طلبی یکی از ویژگی های بارز نوجوانی
است و بدین لحاظ او انتظار دارد که دیگر او را به چشم یک کودک نگاه نکنند و
به او شخصیت و بها دهند. هرگونه رفتار والدین ضداستقلال طلبی نوجوان باشد
عکس العمل های روانی پنهان یا آشکار را بدنبال خواهد داشت.
بنابراین
لازم است برای تربیت نوجوان به آزادیهای مشروع و معقول آنها احترام
بگذاریم. اگر بخواهیم بدون چون و چرا مطیع محض ما باشند در واقع زمینه
استعداد و شکوفایی را در آنها از بین برده ایم.
یکی از اهداف مهم تربیت، پرورش روحیه آزادی در فرزندان است. آزادی فرزندان با هدایت و نظارت دورادور باید انجام شود نه بصورت علنی.
گاهی
مواقع لازم است تحمل مخالفتهای آنان را داشته باشیم و از پند و اندرز دادن
جلوگیری و عیوب آنها را در خفا بصورت غیرمستقیم به آنها یادآوری کنیم.
یکی
از مسائلی که در تربیت فرزندان بسیار قابل توجه است توانایی هایی است که
آنها دارند بنابراین هرگز نباید آنها را با دیگران مقایسه کرد و ناتوانی
هایشان را به رخشان کشید.
باید به نوجوانان اجازه دهیم تا از خودشان
تصویری مثبت بیافرینند و هرگز نباید بیش از تحمل و توانایی هایشان از آنان
توقع داشته باشیم.
گاهی لازم است مسئولیت کارشان را بدون کمک دیگران
بپذیرند تا احساس خودکفایی کنند و گاهی نیز لازم است تا محرومیت ها و رنج
های آنها را تحمل کنیم تا مقاومت روحی و مناعت طبع آنها افزایش یابد؛ زیرا
چنانچه محرومیت از روی اعتقاد در میل و رغبت باشد عوارض روانی ایجاد نمی
کند.
باید آنچه که نوجوانان را غمزده و اندوهگین می کند شناخت و بلعکس
از آنچه که او را شاد می سازد آگاه شد، همیشه نباید بر این باور بود که
بهتر از فرزندانمان می دانیم گاهی لازم است تا مجری نظرات آنها باشیم. باید
سعی کرد توقعات فرزندان را در حد معمول برطرف ساخت؛ زیرا آنها باید با
واقعیت ها روبرو شوند و همچنین لازم است احساسات عاطفی خود را به آنها بروز
داده تا بدانند دوست داشتنی و قابل احترام هستند.
اوقات فراغت نوجوانان
بسیار مهم و قابل توجه است اگر والدین زمینه تفریحات سالم را بوجود آورند
مسائلی همچون بزهکاریها کمتر پیش خواهد آمد و از آنجائیکه بسیاری از
انحرافات از کمبودهای عاطفی سرچشمه می گیرد از آثار معجزه آسای محبت نباید
غافل بود. گرچه حد اعتدال باید برای نظرات و احساسات نوجوان ارزش قائل شد و
هیچگاه نباید بی رویه به وسایل شخصی و حریم خصوصی تعرض کرد.برای خطاب کردن
نوجوانان خوب است که همیشه با تعبیر شما خطابشان کنید. بدانیم که زیاده
روی در تذکر و سرزنش نیز پیامدی بجز گستاخی ندارد.
دوره نوجوانی یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین دوران
زندگانی است، چه از نظر سلامت جسمانی و چه از نظر سلامت روانی و اجتماعی.
افرادی که این دوره را با موفقیت پشتسر میگذرانند، آینده موفقتر و
سالمتری دارند.
دوره نوجوانی را دوره تغییر و چالش نامیدهاند. دوره
تغییر چون در این دوره شما رشد زیادی میکنید (جسمانی ـ ذهنی ـ هیجانی) و
دوره چالش یعنی دست و پنجه نرم کردن با زندگی و مسائل و مشکلات مربوط به
آن.
تغییرات مهم دوره نوجوانی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
۱)
تغییرات جسمانی: آغاز فعالیت برخی هورمونها در بدن، عامل اصلی این
تغییرات است که شامل افزایش قد و وزن، تغییر صدا، پیدایش خصوصیات ثانویه
جنسی و... میشود. آنچه میتواند به نوجوان کمک کند تا این تغییرات بدنی و
جسمی، به صورت مناسب و صحیحی صورت بگیرد و نوجوان بدن و اندام زیباتری
داشته باشد، ورزش و تغذیه است.
نوجوانانی که در این دوره به ورزش
میپردازند از بدن سالم و تندرستتر، روحیه سالمتر و مشکلات رفتاری کمتری
(پرخاشگری، کمرویی، اعتماد به نفس پایین) برخوردارند.
۲) تغییرات
هیجانی (احساسی و عاطفی): تغییرات هیجانی بر اثر تغییرات جسمانی از جمله
تغییرات هورمونی به وجود میآید. نوجوان با احساسات و عواطف خاصی مواجه
میشود که قبلاً تجربهٔ چندانی در مورد آنها نداشته است. برای مثال به
وضعیت ظاهری خود میپردازد و دائماً خود را با دیگران مقایسه میکند و نظر
دیگران در مورد او برایش اهمیت زیادی پیدا میکند (مثلاً دائماً خود را در
آینه میبیند و درباره ظاهر خود از دیگران سؤال میکند.) احساسات دیگری
مانند عشق هم به سراغ نوجوانان میآید. نوجوانان خیلی زود عاشق میشوند، به
افکار و خیالات عاشقانه میپردازند و اکثراً این احساسات، زودگذر و کوتاه
مدت است. از نظر علمی، توصیه میشود که نوجوان براساس عشقهای دوره نوجوانی
تصمیم نگیرند. اگرچه دوره نوجوانی، دورهای است که احساسهای مختلفی از
رویاپردازی عاشقانه تا شادی و طراوت و غم، عصبانیت و ناراحتی تجربه میشود،
ولی راههایی وجود دارد که میتوان بر آرامش و شادابی این دوره افزود و از
ناراحتیها کاست، مانند مطالعه کتاب، معاشرت با فامیل، شرکت در فعالیتهای
اجتماعی ـ مذهبی، کمک به افراد نیازمند، رفتن به موزه، پارک، سینما، گردش
علمی، خواندن قرآن، گوش دادن به موسیقی، پیادهروی، مشغولیت هنری و...
۳)
تغییرات ذهنی: عمدهترین تغییر ذهنی در دوره نوجوانی، آغاز تفکر انتزاعی و
منطقی است. معنی تفکر انتزاعی آن است که ذهن انسان میتواند در غیاب شکل و
تصاویر به معنی و مفهوم واقعی مطالب پی ببرد.
دستیابی به تفکر انتزاعی
یعنی مغز رشد زیادی کرده، قدرت حافظه افزایش یافته، ذهن بهتر میتواند به
حل مسائل بپردازد و قدرت تفکر نقاد افزایش پیدا میکند به خصوص آموزش و
تمرین میتواند کمک کند تا از ناتوانیهای ذهنی حداکثر استفاده برده شود.
بهتر
است که از این دوران طلایی زندگی خود استفاده کنید تا پایههای زندگی
بزرگسالی خود را بسازید. چگونه؟ با جدی دنبال کردن ورزش، تحصیل، انجام
فعالیتهای هنری، آموختن زبانهای مختلف، یادگیری مهارتهای ارتباطی و
داشتن سرگرمی مناسب و سالم. برعکس آنچه به راحتی میتواند توان و استعداد و
انرژی دوره نوجوانی را بخشکاند عبارت است از: بیهدفی، بیبرنامگی و
بطالت، بیماریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب، بیبند و باری، استفاده
از موادمخدر و روانگردان، روابط دختر و پسر و درگیریهای ذهنی متعاقب آن و
اختلافات و درگیریهای خانوادگی.
به یاد داشته باشید ذهن انسان مانند یک
تلفن ساده دارای یک خط است و همانطور که اگر خط مشغول باشد، شما
نمیتوانید پیامهای دیگری ارسال کنید، ذهن انسان نیز وقتی مشغول موضوعی شد
نمیتواند به موضوعات دیگر بپردازد و در نتیجه با افت و یا شکست مواجه
میشود.
۴) تغییرات اجتماعی: در این دوره ارتباطات و روابط اجتماعی
نوجوان تغییر میکند. اکنون قادر است که به تنهایی با دیگران ارتباط برقرار
کند، در جامعه رفت و آمد کند و با دیگران به ارتباط اجتماعی بپردازد.
آنها
بیشتر تمایل دارند که با دوستان و همسالان خود باشند به همین دلیل لازم
است نوجوانان بتوانند ارتباطهای سالم همسالان را از ارتباطات ناسالم تشخیص
دهند و در این زمینه از مهارت کافی برخوردار شوند.
یک نوجوان خلاق و
سالم براساس خواستههای خود، شرایط خاص خانواده، دوستان، منطقه و فرهنگ خاص
خودش رفتارهای سالم و مناسب را انتخاب و اجرا میکند.
خیلی طبیعی است
که نوجوان گاهی با خانواده خود تفاوت و اختلاف نظر داشته باشند. همین طور
بسیار عادی و طبیعی است که با دوستان و همسالان خود به اختلاف عقیده،
اختلاف سلیقه و سایر اختلافها برسد. مهم این است که چگونه میتوان با وجود
این اختلافات و تفاوتها در کنار یکدیگر به صورت سالم و مناسبی زندگی کرد.
ذهن نوجوان در حال رشد است. او با مطالعه، فکر کردن، راهنمایی گرفتن از دیگران میتواند در مسائل فکری و علمی رشد زیادی کند.
بسیاری
از دانشمندان، متخصصان و افراد سالم از دوره جوانی برای پیشرفتهای خود
استفاده کردهاند و نهایتاً اینکه در دوره نوجوانی تغییرات زیادی در جسم،
ذهن، فکر، اخلاق و کلاً زندگی یک نوجوان روی میدهد که اگر نتواند از
روشهای درستی برای برخورد با این تغییرات استفاده کند ممکن است دچار
مشکلات زیادی شود. ـ تغییرات جسمانی، هیجانی، ذهنی و اجتماعی از عمدهترین
تغییرات دورهٔ نوجوانی است.
به گزارش «تابناک اجتماعی»، بر اساس تحقیقی که به تازگی انجام شده است به دلیل انتقال ژنهای تعیین کننده وضع ظاهری این امر میتواند منجر به کمبود مردان خوش تیپ بر روی زمین بشود.
احتمال دختر دار شدن زوجهای مشهور زیبا مانند تام کروز و کتی هولمز هم نسبت به زوجهای زشت تر بسیار بیشتر بوده است.شاید این موضوع دلیلی باشد بر اینکه بسیاری مدلها، دخترانی را دارند که پا جای پای مادرشان میگذارند.
دکتر ساتوشی کانازاوا از مدرسه اقتصاد لندن به تحلیل دادههای تحقیق انجام شده از ۱۷ هزار نوزاد زاده شده در بریتانیا در مارس ۱۹۵۸ پرداخته و سیر زندگی آنها را کنترل کرده است.
میزان جذابیت این کودکان در سن ۷ سالگی توسط معلم هایشان اندازهگیری شده و زمانی که به سن ۴۵ سالگی رسیدهاند نیز جنسیت کودک آنها مورد تحقیق قرار گرفته است.
احتمال داشتن پسر یا دختر در کودکانی که در ۷ سالگی میزان جذابیت ظاهری بیشتری را داشتند تقریبا یکسان بوده اما کودکانی که جذابیت کمتری داشتند اغلب دارای پسر شده بودند.
به عبارت دیگر احتمال دختر دار شدن در میان زنان زیبا در میان افرادی که از نظر ظاهری جذابیت کمتری داشتهاند بیشتر بوده است.
تحقیق قبلی انجام شده در مورد ۲۰۰۰ آمریکایی نشان داد زنها نسبت به نسلهای قبلی بسیار زیباتر شدهاند چرا که زنان زیبا فرزندان بیشتری را نسبت به سایرین تولید میکنند و نسبت بالایی از این فرزندان نیز دختر هستند.
دکتر کانازاوا معتقد است که والدین علاقمند به تولید فرزندانی هستند که صفات آنها را به ارث برده باشند و به گفته وی زیبایی برای یک زن بسیار با اهمیت تر از یک مرد است.
زوجهایی که دارای قدرت و حس پرخاشگری بیشتری هستند بیشتر دارای پسر میشوند چرا که این خصوصیات بیشتر شبیه مردان است.
با این حال این تئوری در مورد همه انسانها نیز صادق نیست. اندرو گلتمن از دانشمندان بخش آمار دانشگاه کلمبیای آمریکا به بررسی لیست ۵۰ انسان زیبای مجله پیپل بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ پرداخت و به این نتیجه رسیده که زنان مشهور این لیست اغلب دارای پسر بودهاند تا دختر که نتیجهای در تضاد با نتایج دکتر کانازاوا است.
شاید نتیجه به دست آمده توسط وی بیشتر مورد حمایت ویکتوریا بکام همسر دیوید بکام باشد که از شوهرش دارای ۳ پسر است.